نیازنیاز، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

روزگار نیاز کوچولو

آخرین پست سال 90

اول سلام به همه دوتان عزیزم که پیش ما اومدن و امیدوارم منم دوست خوبی براتون باشم و بعد یه سلام بلند بالا به دختر ناز و صبورم مامانی خیلی تو این مدت خجالتم دادی امیدوارم همیشه موفق باشی عزیز من مامانی سر فرصت میام و همه این مدت رو برات میگم دوست ارم
29 اسفند 1390

عکسیه

سلام خوشگل من اومدم با چند تا عکس اخیر حالا بیا تا ببینی عروسکم مامانی جونم از همه چیز برات مینویسم تا بدونی همه آروم و بی دغدغه نبودن و روزهای ناخوشی هم بوده که اگه حالا که داری میخونی تو هر موقعیتی هستی اگه شادی بدونی با چه سختی هایی بزرگ شدی و زمان کوچولوهات روزهای سخت هم بوده و اگه خدایی نکرده ناراحتی بدونی همیشه تو هر زمانی یه مشکلاتی هست و نباید بذاری خم بشی در برابر هیچ مشکلی حتی به سنگینی از دست دادن یه عزیز که امیدوارم غم نداشته باشی عسلم وطنم ای شکوه پا برجا در دل التهاب دورانها اینم از این دودا تو رو مامانی جونم ...
29 بهمن 1390

پیروزی

سلام عشق مامان اومدم از خاطره دیروز یعنی 22 بهمن برات بگم که با هم رفتیم راهپیمایی به قول خودت هواپیمایی تو هم کلی شادی کردی  اومدم برات بگم که دوباره من و تو و .... امثالهم ضایع شدن اومدم بگم برات هرچی بیشتر جون میکنن کمتر موفق میشن وتعداد راهپیماها بیشتر میشه بله عروسکم بازم همه با هم مشتی شدیم برای دفاع از آرمانها و ملت و کشورمون که به دست افرادی چون اوباما و بقیه شیطان صفتها نیوفته حالا از عکسهات طبق معمول کابلم پیشم نیست ولی حتما میذارمشون ...
23 بهمن 1390

نمایشگاه

سلام جیگر مامانی چند روزی بخاطر دسترسی نداشتن به نت نتونستم بیام و خاطرات شیرینت رو بنویسم و البته یکبار اومدم بنویسم که شما گفتی خودت میخوای بنویسی و اون پست پر محتوا رو تحویلم دادی حالا بریم سراغ کارهای این هفته ات : 1- اول اینکه طی یک فرصت پیش آمده رفتیم نمایشگاه وسوشرتت رو گم کردیم و دیگه نیافتیمش که نیافتیمش به نظر من خوب بود نه اینکه عالی باشه خوب بود و شما هم کلی اسباب بازی جدید خریدی فعلا ازشون عکس موجود نیست ولی زود عکس میگیرم و میذارم . 2- تولد مامان مولود بود خوش گذشت. 3- کلی بازی کردی و کلی هم بزرگ شدی دیگه محمد رو درست تلفظ میکنی و داریم با هم قرآن هم یاد میگیریم. 4- یه ناکامی هم داشتیم برای مسابقه گلهای بهشت از س...
19 بهمن 1390

آب واقعی

سلام عزیز دل امروز دیدم یه لیوان و یه شیشه آب دستته به زور میکشی با خودت میاری بعد همینکه رسیدی به من گفتی آب واقعی میخوام بعد اونوقت میشه منظورتونو لطف بفرمایین راستی عزیزکم هر وقت آب میخوری بعدش بلا فاصله میگی سلام بر حسین (قبلا میگفتی س حسی) آخ که عاچغتمممممممممممممم بعد از غذا هم میگی الاهی شکر دست شابا درد نکنه هر کی عطسه میکنه اولین نفر میگی عافیت باشه اگر هم خودت عطسه کنی یکی بهت بگه میگی سلابت باشید خیلی ها عاشق سلامت باشید گفتنت هستن میگن عافیت باشه تو هم با تعجب میگی عافیت نکردم   بهت میگم دودا میگی می تو(me too) بعضی وقتها همینجوری میگم می تو دوباره با اعتراض میگی هنوز دودا ندفتم تا بعد خداحافظ عسلم ...
10 بهمن 1390

روزهای پر کاری

سلام عزیز دلم دیروز که جمعه بود از صبح مشغول بودیم شما هم همش میگفتی بریم خونه مامان شهین آخر به این نتیجه رسیدیم که شما تنهایی بری و ما بهتر به کارمون برسیم و شما رفتی و منم از فرصت استفاده کردم و وسایلت رو جمع کردم و عروسکهاتم شستم دیگه اسباب بازیهات رو تقریبا جمع کردیم و آشپز خونه و وسایل هال و پذیرایی هم جمع شدن خیلی همه جا شلوغن اعصابم یکم نمیکشه اصلا حوصله خونه رو ندارم دست و دلم هم به کاری نمیره خدایا زودتر تموم بشه آخه تو هم اصلا نمیخوای بیایی خونه تو هم احساس منو داری انگار ولی عزیزم زود زود زود تموم میشه راستی 5 شنبه هم رفتیم برای کاغذ دیواری و پارکت و کفپوش البته احتمالا پارکت میمونه برای یه وقت دیگه میدونی که چی میگم خلاصه که دل...
9 بهمن 1390

سخنانی تازه تر

سلام عروسک قشنگ من الان که دارم مینویسم مثلا باید خواب باشی ولی مشغول چشم مالوندن و بازی بی صدا هستی آخه بابا از بیرون اومده و خسته بوده داره استراحت میکنه خوب دلم برات بگه از کارای و حرفای جدیدت اول اینکه اگه گفتی لافدوش چیه ؟ یه حیوون ! بازم نتونستی باشه خودم میگم همون لاک پشت بینواست که تو فرهنگ لغات شما تغییر نام داده . میایی میگی مامان حالم مریضه میگم قربون حالت چی شدی میگی خوشی کردم(شوخی) حالم خوبه همیشه در حال هدیه دادنی یه چیزی رو بر میداری میپیچی تو یه چیز دیگه میگی هدیه است حتما تو یه شکار لحظه های دیگه عکسش رو میذارم البته تو پست جدید مامانی جونم خیلی دوست دارم همش میگم اینو یادم باشه برات بنویسم ولی موقع نوشتن که میشه خ...
6 بهمن 1390

سپید پوش

سلام مامانی امروز همه جا از رحمت خدا پر شده تو هم کلی بازی کردی عزیزم توی اینهمه نعمت ولی متاسفانه الان نمیتونم عکسهاتو آپ کنم آخه با موبایلم گرفتم و کابل ندارم خونه مامان شهین هستیم حیف ولی میارم میذارم دیدین اومدم   اینجا هم بعد از برف بازی تو ماشین در حال در آوردن لباسهات اینجا هم بعد از برف بازی داری ناهار میخوری آخه دختر جان این دیگه چه جورشه؟ اینم از این ...
3 بهمن 1390