سخنانی تازه تر
سلام عروسک قشنگ من الان که دارم مینویسم مثلا باید خواب باشی ولی مشغول چشم مالوندن و بازی بی صدا هستی آخه بابا از بیرون اومده و خسته بوده داره استراحت میکنهخوب دلم برات بگه از کارای و حرفای جدیدت اول اینکه اگه گفتی لافدوش چیه ؟ یه حیوون ! بازم نتونستی باشه خودم میگم همون لاک پشت بینواست که تو فرهنگ لغات شما تغییر نام داده .
میایی میگی مامان حالم مریضه میگم قربون حالت چی شدی میگی خوشی کردم(شوخی) حالم خوبه
همیشه در حال هدیه دادنی یه چیزی رو بر میداری میپیچی تو یه چیز دیگه میگی هدیه است حتما تو یه شکار لحظه های دیگه عکسش رو میذارم البته تو پست جدید
مامانی جونم خیلی دوست دارم همش میگم اینو یادم باشه برات بنویسم ولی موقع نوشتن که میشه خیلی چیزا یادم میره ولی قول میدم از این به بعد یه جا بنویسم که میخوام تو وبت وارد کنم یادم نره
تا بعد خدا نگهدارت باشه عزیز من