اولین شکوفه بهاری
سلام عشق من دختر باهوش و خوشگل و نانازی من امسال هم به خواست خدا دوباره بهار رو داریم میبینیم
این اولین شکوفه رویت شده توسط مامان شهینه و خدا رو شکر که سال هرچند سخت ولی خوبی داشتیم سختی از بابت تورم و این جور چیزا البته طفلکی بابا خیلی اذیت میشه خداییش که ما هیچی حس نکردیم ولی بالاخره دیگه همین که بابا بعضی وقتا حوصله نداره یعنی همین دیگه.
واما از شیرین کاریهات
*دختری داره با آقا جون میره بیرون ماما شهین میگه میخوای منو تنها بذاری ؟ دختری میگه نه تنها نیستی که تلویزیون یخچال و گاز کامپیوتر و... پیشت هستن
*شبا دیگه کلوهوم پیش ما میخوابی که ما تنها نباشیم (دست از پا خطا نکنیم)
*یه کار خوب میکنی مثلا جاروی آشپز خونه رو میاری اتاقو جارو میکنی بعدشم میگی مامان الان دارم خوشحالت میکنم منم از روی اجبار بعله مامان جون
و خلاصه که روزگاری داریم ما با شما
حال برای مشاهده ی الباقی بفرمایید پایین دم در بده
__________________________________________________________________________
پ.ن: مامان شهین که درخت رو تو حیاط از بالکن دید گفت ببرمت عکس بندازم منم که پر از ذوق گفتم نه حوصله ندارم بعدا میبرمش به خودتم که گفت بیا خودم میبرمت گفتی نه میخوام بخوابم ولی وقتی از بالکن دیدیش گفتی حالا دیگه حوصله ام اومده و خوابم نمیاد