نیازنیاز، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

روزگار نیاز کوچولو

لطف

سلام عزیز مامان مامان سامان جون برات این کلیپ رو با صدای نازت و همچنین عکس خودت و دوستات ساخته ممنون از خاله مهربون کلیپ سمت چپ صفحه هستش . ممنون خاله جوووووووووووووونننننننننننننننننننننننننننننننننننننننی ...
9 دی 1390

به شستشو نیاز داری!!!!!!

دختر کوچکی با مادرش در وال مارت مشغول خرید بودند. دخترک حدوداً شش ساله بود. موی قرمز زیبائی داشت و کک و مک های صورتش حالت بیگناهی به او می داد   در بیرون باران بسختی می بارید. از آن بارانهایی که جوی ها را لبریز می کرد و آنقدر شدید بود که حتی وقت برای جاری شدن نمی داد. ما همگی در آنجا ایستاده بودیم. همه پشت درهای وال مارت جمع شده بودیم و حیرت زده به باران نگاه می کردیم . ما منتظر شدیم، بعضی ها با حوصله، و سایرین دلخور، زیرا طبیعت برنامه کاری آنها را به هم زده بود   باران همیشه مرا سحر می کند. من در صدای باران گم شدم. باران بهشتی گرد و غبار را از دنیا می زدود و پاک می کرد. خاطرات بارش، و چلپ چلپ کردن بیخیال در بارا...
3 دی 1390

نیاز قدیما

این عکسهاتو مامی خیلی دوست دارمشون مامانی اینجا از بیمارستان داریم میریم خونه مثل گل رزی تو این عکس این اولین عکس از دست ظریف و نازته اینم اولین عکس از پاهای کوچولوت این مهر یه تازه پدره خیلی دیدنی بود بابا دباد اون روزا ...
3 دی 1390

مریضی

سلام دخمل ناز مامان یه مدتی بود سر دلت رو نشون میدادی میگفتی درد البته هنوز هم گاهی اوقات نشون میدی و آزمایش و سونوگرافی از معده و مثانه و کلیه برات نوشته دکتر شکر خدا تو سونو که چیزی نبود فقط مونده جواب آزمایش برای سونو هم حسابی آبرومو بردی از بس جیغ و داد و گریه راه انداختی که ددر نه (دکتر نه) آخرش هم منشیه دکتر اومد و پاهات رو گرفت مامانی از نگرانی داشتم دق میکردم ولی شکر خدا انگار مسیله مهمی نیست. ...
1 دی 1390

سرتق

سلام سرتقکم خوبی مامانی اومدم برات بگم از بلا گریهات میایی میدونی شکلات زیاد بهت نمیدم میگی 8تا 6 تا شو ندیا فقط 2 تا شو بده منم اون لحظه نمیدونم چیکارت کنم بخورمت یا بخندم یا به قول خودت داز بوست کنم (داز بوس همون گاز و بوس هست اول گاز میگیری و بعد بوس میکنی توت فرنگیه مامان) خیلی خیلی دودا تورو قندکم به قول خودت نق من (nagh) تلفظ درست که شما به قند میگی خوب اینم یه جورشه دیگه ...
1 دی 1390

شب یلدا

سلام عزیزکم مامانی دیشب شب خیلی خوبی بود تولد مه یاس جون بود خیلی خوش گذشت شما هم که حسابی از همه چیز نوش جان کردی و با اسباب بازیهای جدید مه یاس کلی بازی کردی دایی محمد رضا هم جشن شب یلدا و هم جشن تولد مه یاس رو خونه شون برگزار کرد و کلی خوراکی دیگه ترکیدیم بابا واسه 1 دقیقه اضافه چقدر خوراکی اضافی مردیم از بس خوردیم ولی در کل که خیلی خوش گذشت همه دورهم بودیم بعد از کلی مریضی خیلی خوب بود و بجا به قول خودت خیلی باحال بود. ...
1 دی 1390

تبودتت مبادت

سلام البته بازم سلام بهتره حیفم اومد این آنلاین آنلاینه دیدم صدات میاد یه چیزایی با خودت میخونی نفهمیدم اول طبق معمول یکم دقت کردم بازم نفهمیدم  بعد آروم اومدم دیدم کاسه ات رو برداشتی اسپری ات رو گذاشتی توش داری تولد تولد میخونی تبودت تبودت تبودتت مبادت  بیا شمای عدوسیتو سوت تن عزیزم تولد تولد تولدت مبارک بیا شمعهای عروسیتو فوت کن؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ یعنی چی اونوقت؟ ...
30 آذر 1390