سالگرد ازدواج
عزیز مامان 4 مرداد 85 من و بابا جواد با هم ازدواج کردیم یعنی امروز 6 امین سالگرد ازدواج ماست هنوزم دستای گرمت جای امنی واسه گریهست تو قشنگی مثل بارون، من دلم پر از گلایهست هنوزم تو این هیاهو توی این بغض شبونه من و گنجشکای خونه دیدنت عادتمونه یه عاشق چیزی جز عشق تو سرش نیست یه عاشق فکر سود و ضررش نیست همه خوب و بد قصشو میخواد یه عاشق نگرون آخرش نیست روی دل کاغذی؛ خودنویس های کمرنگی هستند ؛دوستت دارم های یواشکی. ...