عکس بارون
اول سلام من مامان هدا یه مامان .... ولی در هر حال اومدم با یه دنیا عکس
و این دختری که میخواد پا تو کفش بزرگترها کنه براش هم فرقی نداره که بهش آسیبی برسه یا نه
لطفا بلیط تهیه فرمایید ورودیه شما میشود یک عدد کامنت زیباحالا وارد شوید
اینها دو عدد عروسک خوجلن که بابا برای ما خریده یعنی مامان هدا و نیاز خانم سمت چپی عروسک منه
واما داستان این بیسکویت 2000 تومانی از این قراره که خاله مهدیه قصد خروج از خونه رو داشت و شما هم نیت کردی با ایشون بری ولی با این شرط که یا چیزی نخری یا فقط یه چیز بخری و در کمال هوشیاری این همون یه چیزه اونوقت هی بگو بچه اس نمیفهمه منو درس میدی جیگر.....
یه دخمل ناز نازی به مینای عزیزم داره غذا میده مامان فدات
اواخر شهریور رفتیم الموت برای اینکه بابا به بابا جون برای چیدن برنج کمک کنه شما از ساعت 7 صبح بیدار میشدی تا ساعت 9 شب یه کله در حال بازی
محصولات ارگانیک ببینید حالشو ببرید
بر لب جوی خالی نشین و آجیل بخور
اینم که دقیقا حالتی از بیهوشی همراه با لذته
سر زمین در حال نیم چاشت خوردن
به دور از چشم باباجون
وروجک و استاد نجار یادتونه نیازی اینجا عینه وروجک شدی
دیدی بی ربط نمیگم عزیز مامی
این تا دم تولدت زودی بر میگردم .
دوستان گلم ممنون که بیادمونید زود میاییم با ز هم با کلی عکس