نیازنیاز، تا این لحظه: 14 سال و 7 ماه و 3 روز سن داره

روزگار نیاز کوچولو

دلتنگم..................شاید آرام گیرم

1391/9/29 11:38
نویسنده : هدا سادات
618 بازدید
اشتراک گذاری

روزهای کودکی

می‌خواهم برگردم به روزهای کودکی..
آن زمان‌ها که پدر تنها قهرمان بود
عشــق، تنـــها در آغوش مادر خلاصه میشد
بالاترین نــقطه‌ى زمین، شــانه‌های پـدر بــود

بدتـرین دشمنانم، خواهر و برادرهای خودم بودند
تنــها دردم، زانوهای زخمـی‌ام بودند
تنـها چیزی که می‌شکست، اسباب‌بـازی‌هایم بـود
و معنای خداحافـظ، تا فردا بود!

حسین پناهی

 

پاییز سال بعد

دنیای ما اندازه هم نیست
من عاشق بارون و گیتارم
من روزها تا ظهر می‌خوابم
من هر شبُ تا صبح بیدارم

دنیای ما اندازه هم نیست
من خیلی وقتا ساکتم، سردم
وقتی که میرم تو خودم شاید
پاییز سال بعد برگردم

دنیای ما اندازه هم نیست
می‌بوسمت اما نمی‌مونم
تو دائم از آینده می‌پرسی
من حال فردامم نمی‌دونم

تو فکر یه آغوش محکم باش
آغوش این دیوونه محکم نیست
صد بار گفتم باز یادت رفت
دنیای ما اندازه هم نیست

ترانه‌سرا: رستاک

سرود آشنایی

 کیستی که من

این گونه

به اعتماد

نام خود را

با تو می گویم،

کلید خانه ام را

در دستت می گذارم،

نان شادیهایم را

با تو قسمت می کنم،

به کنارت می نشینم و بر زانوی تو

این چنین آرام

به خواب می روم؟

کیستی که من

این گونه به جد

در دیار رویاهای خویش

با تو درنگ می کنم؟

احمد شاملو

 

عاشق شدن

وقتی گریبان عدم با دست خلقت می درید
وقتی ابد چشم ترا پیش از ازل می آفرید

وقتی زمین ناز ترا در آسمانها می کشید
وقتی عطش طعم ترا با اشک هایم می چشید

 من عاشق چشمت شدم، نه عقل بود و نه دلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

یک آن شد این عاشق شدن دنیا همان یک لحظه بود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود

وقتی که من عاشق شدم شیطان به نامم سجده کرد
آدم زمینی تر شد و عالم به آدم سجده کرد

من بودم و چشمان تو، نه آتشی و نه گلی
چیزی نمی دانم از این دیوانگی و عاقلی

دکتر افشین یداللهی

اینا واسه پاره ای از دل تنگمه

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (7)

مامان سونیا
29 آذر 91 16:03
گذشت پاییز ، آمد فصل سرما / سرآغازش شب زیبای یلدا چه شبهای درازی دارد این فصل / یقین زلف سیه گیسوی یلدا در این فصل زمستان یکدلی به / محبت ، دوستی ، سیمای یلدا شب یلدا عجب نیکو فتاده / به ماه دی که آید بوی یلدا در ایام گذشته کرسی عشق / بپا بود از شب والای یلدا به روی کرسی و سینی فراوان / عیان بود از صفا صد خوی یلدا لحاف و منقل و آتش به خانه / نشسته دور هم ، همسوی یلدا ز برف و داستان راه مانده / سخنها رفته از سرمای یلدا ز سنجد ، آش کشک و قصه گفتن / بسی دریای قصه پای یلدا ز نو رسمی بپا از بهر فردا / صفا و خرمی فردای یلدا مبارک باد فصل برف و باران / به یمن نعمت دیمای یلدا مقدم شکر ایزد کن به عالم / ز حاصل پر ثمر دارای یلدا
مامان ملینا
30 آذر 91 11:47
روی گل شما به سرخی انار ، شب شما به شیرینی هندوانه ، خندتون مانند پسته و عمرتون به بلندی یلدا . شب یلدا مبارک . . .
ثمین
30 آذر 91 14:54
سلام! اگه جشنی برای کوچولوتون در راه دارید یه سر به دنیای نفیس بزنید و از ایده های متنوع و شیک استفاده کنید... ژورنال لباس حاملگی.. جشن سیسمونی... جشن دندونی... جشن قدم... جشن تولد پسرانه ... جشن تولد دخترانه ... جشن تکلیف... جشن الفبا... و........ منتظرتون هستم...
مامان دینا جون
1 دی 91 23:34
سلام دوست عزیزم .قربون اون دل تنگت برم من اشعار زیبایی بودن با سلیقه
ناشناس
3 دی 91 14:26
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود
آن دم که چشمانت مرا از عمق چشمانم ربود


ناشناس آشناااااااااااااا
مامانی درسا
5 دی 91 3:15
زیبا بود دوست من
نسیم مامان اوا
20 خرداد 92 16:38
هدی جونم من عاشق شعرم و یه زمانی شعر میگفتم با خوندن این شعرای وبلاگت یاد خودم افتادم چقدر من خودم رو فراموش کردم


سلام عزیزم خوش اومدی به وب دخترکم