سینما
سلام مامانی جونم اومدم برات بگم از اینکه ما یه چند وقتیه خونمون پر از صفا و برکته آخه ...................................
اوهوکی بیا دنبالم
خوب حالا برات بگم چونکه مامان شهین و آقا جون و بقیه وابستگان به علت جابجایی و حاضر نبودن خونه جدید پیش ما هستن زندگیمون پر از شادی و هیاهو شده اگه برن دوباره تنها میشیم تازه خونشونم ازمون دور شده کلی غصه میخوریم من موندم تو رو چیکار کنم در هر حال فعلا کلی باید شاد باشیم و اما بابا یه سورپرایز برامون داشت ...
برامون بلیط کلاه قرمزی و بچه ننه رو رزرو کرده بود و اومد و ما رو برد خیلی برات جالب بود البته همدان توی شهر بازیش یه سینما 4 بعدی داشت که ما اشتباه کردیم و شما رو بردیم و شما ترسیدی و تا چند روز همه حرفت از اون بود اول هم وارد سینما شدیم گفتی من از این کارتون بدا نمیخوام ولی وقتی بهت گفتیم اینجا کارتونش خوبه با این دلیل که عینک نزده کسی قبول کردی و میخکوب فیلم شدی با کلی سوال حرف دست و خنده و خلاصه که خیلی بهت خوش گذشت مامانی جونم اینم اولین سینمای شما همیشه دوستت داریم
نیازی مامان چقدر بزرگ شدی