سلامی چو بوی خوش آشنایی

سلام سلام سلام به همه دوستای خودم دلمون براتون یه ذره شده بود ولی دست پر اومدماالبته نمیدونم از کجا بگم

اول یه چندتا عکس از شاهکارای مامان تا بقیه اش........

و اما بقیه تو بقیه

قرار بود اگه یادت باشه از دعا کردنت عکس بذارم

اینجا آخر دعاهاته که دستت رو میکشی به صورتت مامان دورت میگردم من رسما هلاکتم

واما تو ماه رمضون امسال ما بر خلاف هر سال مهمون زیاد نداشتیم نمیدونم چرا ؟ ولی خدایا بازم شکرت البته برنامه ها جور کردنش سخت بود 

شما هم که پارک و شیطنتهات مثل همیشه ترک نشدنی کلی واسه خودت بازی و شور و ذوق همیشه شاداب باشی .

عید فطر غروب راهی مسافر شدیم به سمت پاوه از همدان شروع کردیم به کرمانشاه و بعد هم پاوه خیلی سفر به جایی بود در ضمن 3 شهریور عروسی همکار بابا بود و بابا خیلی علاقه داشت بره من خیلی مایل نبودم ولی اگه نمیرفتیم آی ضرر میکردیم در هر حال که خیلی خوش گذشت خیلی عروسی هاشون قشنگه آخه پاوه ای بودن لباساشونو که دیگه نگو و نپرس برخلاف عروسهای تهرانیها اونا پر از رنگه مراسمشون منکه کلی عشق کردم البته یه کوچولو هم حوصله ام سر رفته بود ولی روی هم رفته که سفر خوبی بود البته نیاز خیلی دوست داشت بریم دیرا ولی قسمت نبود

حالا بریم برای عکسها:

دخملی داره کمک میکنه

به قول خود قدیمات دوسمی منظورت دوست دارم بود آخ راستی تیپتو قربون

اینجا در حال نوشتیدنی

اینجا هم پارک غار علیصدر روز اول سفر یه دوست هم یافتی

مامانی هر جا قراره عکس بندازی فیگورت اینه...

عاشقتم ملکه من

قشنگم همه جا بازی فراموشت نمیشه

اینم شیر سنگی معروف

اینم یه خانوم 24 یا 25 ساله برای دوره قبل از میلاد مسیح

اینم کلیسای ارامنه گریگوریاستپانوس مقدس

اینجا معبد البته بهتره بگم ویرونه ی آناهیتا

اینم پرنسس خوش قد و بالای من

دخملی خسته شده داره استراحت میکنه

اینم که همون ژست معروفه

این انگور خوردن داستانهایی داشت

سر تو کلاه بزرگترها کردن

 اینا هم برای برگشته غار قوری قلعه نیازکم حسابی از محیط غار ترسیده بود

میدونم خیلی طولانی بود ولی اگه نمینوشتم خیلی عقب می افتادم علت دیر کردنمم به زودی توضیح میدم

یه سری مسائل مربوط به بزرگترهاست و هزار جا خوندم نباید تو وبلاگ بچه ها نوشته بشه ولی باید بدونی درس زندگیت میشه به زودی زود با یه پست رمز دار میام هرکی هم رمز بخواد میدم ولی به شرط نظر همه باید نظر بذارن و دخترم رو راهنمایی کنن از ما که گذشت خیلی مرموز شدم نه؟ حالا صبر کنید تا بگم براتون