هفته ای که گذشت
اول سلام به همه دوستای عزیزم نمیدونم چه مشکلی پیداکردم که فقط بعی وبها رو میتونم جوابشون رو بدم چون قسمت نظرات باز نمیشه من همیشه به یادتون هستم مشکل از کجاست نمیدونم !!!!!!!!!!!!!!
و اما ندا جون تولدت مبارک عزیزم
حالا نوبت عروسک منه که فکر کنم زود زود شوهر کنه آخه یه مدته همش مامان این و اون میشه از آقاجون گرفته تا عمو جلال و عموداوود ومن و بابا و..... خلاصه که مامان خیلی ها میشی و همینکه میبینی من دارم کتاب میخونم و حواسم به شما نیست میایی میپری روم یا میایی روی صورتم و بعضی وقتا هم میگی اونو بذار کنار و من ومتوجه خودت میکنی و شدیدا هم حافظه ی قوی ای داری نه که من بگم همه میگن یه حرفی یکی بزنه 2 ماه بعد هم ببینیش تحویلش میدی راستی مامانی از طرف تراشه ها میخواستن برای تیزر بیان سراغت پیدات نکردن ولی من میگم اگه قسمتت بود پیدات میکردن
راستی تو این هفته یه عروسی هم رفتیم خیلی خوش گذشت عروسیه شیما دختر داییه مامان شهین
حالا بیا تا چند تا عکس برات بذارم
اینم شما و خاله حسنا که کلی خودتو براش لوس کردی
اینجا هم خسته از بوسه های مکرر این و اون تو هم که گریزون از بوس چه شود؟
اینم عچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچچغغغغغ عمه ثنا سادات الاهی قربونت برم که اینقدر بلا و باهوشی و زبر و زرنگ چقدر ناز شدی عروسکم
تا برنامه بعد باییییی