شیر ها رو بجوشونیم! البته اینبار شیر خوراکی
سلام
توی تلویزیون یه برنامه هست حدود یه دقیقه . یه اقای روحانی با لحن خیلی اروم یه مطلب رو با یه مثال خیلی قشنگ میگه که واقعا به دل میشینه ....
اون دفعه داشت میگفت وقتی به شیر (گاو) نگاه میکنی متوجه نمیشی که سالمه یا فاسد . برای اینکه ازش استفاده کنی باید اونو بجوشونی و داغش کنی تا متوجه بشی . ادمها هم عین شیر میمونن باید اونها رو به جوش بیاری تا خودشونو نشون بدن .....
چقدر زیبا گفت .... واقعا ادمها تو عصبانیت خود واقعی شونو نشون میدن و چه شرمساریم ماهایی که بعد از عصبانیت تازه میفهمیم چی گفتیم و چیکار کردیم ....
* یادم میاد یه موقع هایی وقتی تازه ازدواج کرده بودم از یه چیز الکی و بی ارزش ناراحت میشدم و یه چیزی میگفتم که هنوزم وقتی یادم میاد خندهام میگیره از این همه بچگی !
* این از من به شما نصیحت : همیشه با هم سن و سال خودتون صمیمی بشین . ادمهای هم سن و سال ، همدیگه رو درک میکنن و پختگی هاشون به یک اندازه اس و مشغله ها و دغدغه هاشونم همین طور . ولی اگه بخواین با یه نفر خیلی کوچیکتر یا خیلی بزرگتر از خودتون دوست و صمیمی بشین مطمئنا بارها هر دو تون اذیت میشین و هر کدوم کارای همو درک نمیکنین و دیگری رو مقصر میدونین . بزرگه کارای کوچیکه رو میذاره پای بچگیش و کوچیکه کارای بزرگه رو میذاره پای غرور و خود بزرگ بینیش ! دقیقا میشه عین بچه ها و مادر و پدرا که درک نکردن هاشون زبونزده !
* وقتی دو نفر از هم جدا میشن کم پیش میاد که خودشونو مقصر بدونن . همش فکر میکنن طرف مقابل شون تغییر کرده و عوض شده ... ولی ایکاش یکم هم به این فکر میکردن که چرا خودشون تغییر نکردن و عوض نشدن ! این جور وقتا همش یاد خاطرات خوش گذشته شون می افتن و آه میکشن ... و یاد خاطرات بد و حرفایی که قبل از جدایی زدن می افتن و حرص میخورن .
یه وقتایی جدایی بهترین راهه وقتی دو طرف واقعا نمیتونن زبون همو بفهمن و کارای همو درک کنن . یه جدایی توافقی ..... از اون جدائی هایی که برای همدیگه ارزوی همراه بهتری داشته باشن و دشمن هم نباشن و گاهی احوال همو بپرسن . نه از اون مدلهایی که چشم دیدن ارامش و خوشی زندگی جدید طرف رو نداشته باشن و لعن و نفرینش کنن .....
* خیال بد نکنین . این نوشته ربطی به همسرم نداشت