آخرین جمله
آخرین جمله سال گذشته شوهر کارل در یک حادثهی رانندگی کشته شد. جیم که ۵۷ سال داشت داشت در فاصلهی میان منزل تا محل کارش در حال رانندگی و رانندهی دیگر یک جوان مست بود. در این حادثه، جیم در دم جان باخت و جوان مست ظرف کمتر از دو ساعت از بیمارستان مرخص شد. نکتهی ظریف اینجا بود که آن روز، روز تولد پنجاه سالگی کارل بود و در جیب جیم دو بلیط هواپیما به مقصد هاوایی پیدا شد. گویا جیم قصد داشته همسرش را غافلگیر کند که اجل مهلتش نداد و به دست رانندهای مست کشته شد. یک سال بعد بالاخره از کارل پرسیدم: “چطور توانستی تاب بیاوری؟” چشمان کارل پر از اشک شد، فکر کردم حرف بدی زدهام، اما او ب...