شیرینم
نصفه شبا از تو تختت بهانه میگیری که بیایی پیشمون یه شب خودت نیمه شب راهی شدی پیشم صبح بیدار شدی صدام زدی و سلام کردی و گفتی بیا بغلم دراز بکش و شروع کردی به نوازش کردنم و چیزی بهم گفتی که هنوزم بهش فکر میکنم سوت میکشه مخم
گفتی : میدونی چرا دیشب اومدم تو تختتون ؟؟؟
گفتم: نه!!!!!!!!!!
گفتی : برای اینکه صبح بیدار شدم نازت کنم
عاشقتم برای همین شیرین زبونیات و برای محبت های دو جانبه ات
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی