نیازنیاز، تا این لحظه: 14 سال و 6 ماه و 30 روز سن داره

روزگار نیاز کوچولو

اولین روز امامتت مبارک

1390/11/13 16:11
نویسنده : هدا سادات
689 بازدید
اشتراک گذاری

امروز، خورشید مهربان تر از همیشه بیدار می شود. روز از شانه های تو آغاز می شود تا جهان، بزرگی ات را ببیند؛ چون بزرگی ابراهیم خلیل علیه السلام در برابر بتانی که فرو ریختند.

ملکوت را در دست هایت به تماشا می گذارند تا رسولان بی رسالت دنیازده، بهشت را پیچیده در قنوتت به تماشا بنشینند.

جهان، خلاصه ای از لبخند توست که امامتت را تمام آبشارها قیام می کنند و جنگل ها قامت می بندند.

بزرگی؛ چون پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله . بزرگی؛ چون وحی، چون پدرانت ردای پیامبر صلی الله علیه و آله بر دوشت آواز عدالت سر می دهد و شمشیر سرْ شکافته پدر بزرگوارت علی علیه السلام ، در دست هایت مشق عشق می کند.

چشم هایت بوی مهربانی زهرا علیهاالسلام می دهد.

امروز، روز بزرگی توست؛ بزرگی تو بزرگ تر از تمام پیامبران است. بزرگی تو سال ها خواهد بود؛ بزرگی تو از ازل آغاز شده و با ابدیت به پایان می رسد.

خدا از امروز، تو را بزرگ تر از هر کسی می خواهد.

امروز از آن توست؛ مثل تمام فرداهای نیامده، مثل تمام دیروزها، مثل تمام روزها، هفته ها، ماه ها و سال ها.

تمام فصل های سال، نامت را از بر کرده اند؛ مثل تمام درخت ها و آب ها.

امروز، روز آغاز مهربانی خداوند با دنیاست، روز مهربانی تو با جان های تشنه ما. امروز، روز آشنایی و آشتی لبخند و آینه هاست؛ روز شکوفا شدن گل های محمدی در دامنه نام شکوهمند تو. امروز، عطر گل های محمدی فراگیر می شود و باغ های عصمت، در شکوه امامتت شکوفه خواهند کرد، با نفس های معطرت.

امروز، فروردین ها از لبخند تو شکوفه خواهند داد و اردیبهشت ها با نفس هایت بهشتی می شوند.

ابدیت در تو خلاصه می شود و شادی، با لبخندت به نهایت کمال می رسد. بعد از امروز، جهان آغاز می شود؛ جهان از امروز، دوباره متولد خواهد شد.

پیش از این، نمرودها، رودهای آتش را گرداگرد زمین شعله کشیده بود؛ اما امروز با تو دنیا سربلند بیرون می آید از این همه آتش طغیان.

مانند ابراهیم خلیل، آتش ها را گلستان کرده ای. امروز، نوح، کشتی نجاتش را به دست تو می سپارد تا سینه سخت ترین توفان ها را به سمت ساحل های امن بشکافی.

ای منجی، ای یگانه منجی! از امروز، سکان هدایت بشر به دست توست. از امروز، شادی های ما آغاز خواهد شد؛ مثل غم های طولانی تو.

بر ما ببار، ای رحمت بی کران خداوند!

بر ما ببار که سال هاست کویر سینه هامان، تشنه باریدن زلال توست.

آغاز امامت نور

خداوند، سرنوشت زمین را به تو سپرده است.

در این ثانیه های تازه، در این شکوه دیرین سال رحمت که امروز این گونه سرشار است، پای هر دریچه ستاره ای می درخشد و هیاهویی است آغاز روزی این چنین را؛ آغاز امامت نور، آغاز امامت آخرین ستاره بیدار.

شایسته ایستاده ای و چراغ های راه، در سرانگشتان اشارتت روشن شده است.

شایسته ایستاده ای و خورشید، بر پلک های آفتابی ات سجده برده است.

شایسته ایستاده ای و این آغاز روزهای انتظار است.

این روز فرو خفته را برانگیخته ای در صبحی روشن؛ آخرین وعده الهی محقق شده است.

شایسته ایستاده ای و بر شانه های استوارت، بهار بوسه داده است؛ حضور روشنت امید این روزهاست.

شایسته ایستاده ای و اشتیاق امامتت، این فرودست را به فرادست پیوند زده است.

زمین در پوست خود نمی گنجد و چراغ های هدایت، در دست های مهربانت روشن است.

تو آن سایه مهربانی که وعده حتمی خداوندی برای این روزهای مکرر و مکدر. وعده نور، جذبه فلق است و کرانه های آسمان، خلاصه شده در چشم هایت.

جذبه فلق است و اولین روزی که ردای امامت به تن کرده ای.

جذبه فلق است و روزی سرشار از آینه.

نجوای گداخته ام را به شور، در جای جای خاک رها کرده ام.

جهانی در مقابل شکوهت خم شده است. نعمت، بر ما تمام و شب چون روحی سرگردان، در بیابان های پیکر خویش فرو ریخته است و روز با برقی از دیدگان سرشارت آغاز شده است. بوی بابونه فضا را آکنده است؛ اولین روز امامتت، اولین روزی است که جهان، با شوق در جذبه نورت ته نشین شده است.

امروز اولین روزی است که خداوند سرنوشت زمین را به تو سپرده است.

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامانی درسا
13 بهمن 90 17:58
هداسادات دوست من سلام امیدوارم کارات تمام شده باشه . نیاز عزیزمو ببوس و از اینکه بهمون یادآوری کردی این روز بزرگو ممنون . منم بهت تبریک میگم . :
مامان ستایش
13 بهمن 90 23:40
سلام آغاز امامت امام زمان(عج) مبارک
مامان آرنیکا
14 بهمن 90 9:54
سلام مامان نیاز جون ببخشید که دیر نظرت رو خوندم آخه مسافرت بودیم و به اینترنت دسترسی نداشتیم رمز رو توی خصوصی برات می گذارم چیز خاصی نیست