نیاز هپلی
عید سال 89 وقتی برای گردش به منطقه الموت رفته بودیم ، عصر یه روز که هوا خیلی باحال بود نیاز خانوم هوس شکار زد به سرش اونم چه شکاری ، یه مگس تپل مپل و تنبل یه زیر انداز تو حیاط پهن بود که نیاز چهار دست و پا جولون میداد و یه مگس تنبل که حال پریدن نداشت .مگسه برو نیاز برو ما هم میخندیدیم و فقط مواظب بودیم که دستش به مگسه نرسه البته فیلم هم گرفتیم که بعدا مدعی نباشه و برای بابایی افاده نیاد ...
نویسنده :
هدا سادات
16:24